چطور چند جوون با فکر و پشتکار، تپسی رو ساختن

چطور چند جوون با فکر و پشتکار، تپسی رو ساختن

شاید اسم تپسی رو شنیده باشی، همون اپی که باهاش تاکسی اینترنتی می‌گیری.
اما پشت این برند، یه داستان جالب از چند جوون ایرانیه که تصمیم گرفتن کاری بسازن که زندگی مردم راحت‌تر بشه.
شروع ماجرا
ماجرا از سال ۱۳۹۴ شروع شد. اون موقع چند نفر با تجربه‌های متفاوت دور هم جمع شدن:
میلاد منشی‌پور کسی که چند سال خارج از ایران زندگی کرده بود و تو شرکت‌های بین‌المللی کار کرده بود. بعد از برگشت به ایران، تصمیم گرفت تجربه‌هاش رو توی یه کار تازه به کار ببره.
حمید مهینی یکی از اولین برنامه‌نویس‌ها و مدیران فنی پروژه، که تونست ایده‌ی تاکسی آنلاین رو به شکل واقعی پیاده کنه.
هومن دمیرچی که روی طراحی و تجربه‌ی کاربری کار می‌کرد، یعنی همون چیزی که باعث می‌شه یه اپ راحت و خوش‌دست باشه.
این سه نفر با هم گفتن:
«بیایم یه برنامه بسازیم که مردم راحت‌تر بتونن تاکسی بگیرن، بدون دلهره و اتلاف وقت.»
و همین شد جرقه‌ی تولد تپسی.
اولین قدم‌ها
راه‌اندازی تپسی آسون نبود. باید اپلیکیشن ساخته می‌شد، راننده‌ها پیدا می‌شدن، مردم هم باید اعتماد می‌کردن.
اوایل، تیم فقط چند نفر بود و توی یه دفتر کوچیک کار می‌کردن. سرورها گاهی قطع می‌شدن، بعضی راننده‌ها همکاری نمی‌کردن، ولی تسلیم نشدن.
یکی از مؤسسان گفته بود:
«اولین نسخه‌ی اپلیکیشن شاید ساده بود، ولی مهم این بود که کار می‌کرد. از همون‌جا یاد گرفتیم و بهترش کردیم.»
این یعنی رشد قدم‌به‌قدم؛ یاد گرفتن از اشتباه و جلو رفتن.
مسیر رشد
کم‌کم مردم بیشتر با تپسی آشنا شدن. بعد از تهران، شهرهای دیگه مثل اصفهان، شیراز و مشهد هم بهش اضافه شدن.
رقابت زیاد بود، ولی تیم تپسی یاد گرفته بود که چطور گوش بده، فکر کنه و برنامه‌ریزی کنه.
اونا با توجه به نیاز مردم، ویژگی‌های جدیدی به برنامه اضافه کردن؛ مثل انتخاب نوع سفر، پشتیبانی بهتر و طرح‌های مخصوص راننده‌ها.
یه اتفاق مهم
در سال ۱۴۰۲، تپسی اولین شرکت استارت‌آپی ایران شد که وارد بورس شد.
یعنی تونست اون‌قدر رشد کنه که به یه برند رسمی و بزرگ تبدیل بشه.
خیلیا گفتن این یه قدم بزرگ برای دنیای کارآفرینی توی ایرانه.
این داستان یه پیام ساده داره:
برای ساختن یه چیز بزرگ، باید بتونی فکر کنی، تجربه کنی، اشتباه کنی و دوباره ادامه بدی.
تپسی رو یه‌شبه نساختن؛ با پشتکار، همکاری و خلاقیت ساختن.
اگه یه روز ایده‌ای به ذهنت رسید، بدون که از همین‌جاها شروع می‌شه:
یه فکر کوچیک، یه تصمیم، و یه قدم رو‌به‌جلو.

بازخوردها
    ارسال نظر
    (بعد از تائید مدیر منتشر خواهد شد)
    • - نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.
    • - لطفا دیدگاهتان تا حد امکان مربوط به مطلب باشد.
    • - لطفا فارسی بنویسید.
    • - میخواهید عکس خودتان کنار نظرتان باشد؟ به gravatar.com بروید و عکستان را اضافه کنید.
    • - نظرات شما بعد از تایید مدیریت منتشر خواهد شد