حسین کاشیتراش؛ نابغهای که با کاشیها تاریخ ساخت!

شروع داستان از دل اصفهان
حسین توی خانوادهای به دنیا اومد که همهشون عاشق هنر و معماری بودن. پدرش، استاد عبدالرحیم کاشیتراش، خودش یکی از استادان بزرگ کاشیکاری بود. حسین کوچیک که بود، بیشتر وقتش رو توی کارگاه پدرش میگذروند. بین رنگها، کاشیها، لعابها و طرحهای مختلف بزرگ شد و کمکم فهمید قراره یه هنرمند حرفهای بشه.
پروژههای مهم تاریخی
حسین وقتی بزرگتر شد، خودش تبدیل شد به یک استاد واقعی! با برادرش و استادان دیگر سراغ پروژههای مهم رفت، مثل:
سردر مسجد شاه اصفهان (به سفارش پروفسور پوپ، ایرانشناس معروف)
کاشیکاری مدرسه چهارباغ و دیگر بناهای تاریخی اصفهان
سفر به فرانسه و اجرای سالن بزرگ کاشیکاری در شهری به نام آنگن یعنی هنر حسین فقط در ایران نبود، بلکه به اروپا هم رسید.
نوآوریهای برجسته
استاد حسین ذهن خلاقی داشت و همیشه دنبال ایدههای جدید بود:
طراحی و اجرای گرههای هندسی پیچیده (گرهسازی)
انجام مقرنسکاری که بسیاری از استادان دیگر بلد نبودند
مرمت کاشیهای تاریخی مانند کاخ گلستان و کاخ مرمر
طراحی سردر سفارت ایران در واشنگتن و یکی از شعب بانک ملی ایران
دلیل اهمیت و شهرت
نابغه بودن فقط به معنی باهوش بودن نیست؛ مهم این است که چیزی خلق کنی که بعد از سالها هنوز اثرش دیده شود. حسین کاشیتراش توانست هنر کاشی و معرق ایران را زنده نگه دارد و شاگردان زیادی را پرورش دهد که امروز ادامهدهنده راه او هستند.تاریخ دقیق تولد و مرگ استاد حسین کاشیتراش معلوم نیست، اما مشخص است که او بیش از نیم قرن هنر ایرانی را به پیش برد. امروز هر زمان کاشیکاری یا معرق کاری زیبایی میبینیم، ردپای حسین کاشیتراش در آن دیده میشود.«اگر امروز هنر کاشی و معرق ایران زنده است، باید قدردان استاد حسین کاشیتراش باشیم.»